عاشورا و کربلا، نه از سال 61 هجری که قبل از آن بوده است؛
اگر غیر از این است، پس چیست معنای کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا؟
مگر نه اینست که حقیقت هر زمان و مکانی، عاشورا و کربلاست؟
و مگر ممکن است که انسان بر روی این کره ی خاکی بیاید و لحظه ای بگذرد و به آزمون قرب و بعد به حق مبتلا نگردد؟
«زمان» با همین بعد و قرب امکان می یابد و «تاریخ» نیز چیزی جز این نیست؛
اگر تفکر به دنبال حقیقت عالم می گردد، باید این معنا را دریابد که:
اگر پایان روز عاشورا، آنی نمایش قرب حقیقت عالم و قربانی امام در قتلگاه بود،
پایان تاریخ نیز چیزی جز تفسیر الیه راجعون نیست؛
پس قبل از پایان روز عاشورا و قبل از پایان تاریخ، خود بکوش تا «قربانی» شوی؛
پس بخوان: أین الطالب بدم المقتول بکربلا؟
۰ نظر
۱۰ دی ۹۱ ، ۲۲:۴۲