ابرارین

۱۷ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

 قابل توجه داوطلبان کنکور

اگر داوطلبی در کنکور پذیرفته نشود ، هیچ تخصیری متوجه او نیست......
زیرا سال فقط 365 روز دارد در حالی که.........
۱ - در سال 52 جمعه داریم و می دانیم که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند
۲- حداقل 50 روز تعطیلات تابستان است و چون هوا گرم است مطالعه دقیق مشکل است پس 263 روز باقی - ماند.است.
۳- در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا" 122 روز می شود بنابراین 141 روز باقی می ماند.
۴- برای سلامت جسم و روح روزانه یک ساعت تفریح لازم است که جمعا" 15 روز می شود پس 126 روز باقی می ماند.
۵- دوساعت هم در روز برای خوردن غذا ( صبحانه - نهار – شام ) لازم است که در کل 30 روز می شود پس96 روزه دیگر باقی می ماند
۶- یک ساعت برای گفتگو و تبادل نظر افکار به صورت تلفنی با دیگران ضروری است زیرا انسان موجودی است اجتماعی این خود 15 روز از کل سال است بنابراین 81 روز از سال باقی می ماند
۷- روز های امتحان دست کم 45 روز از سال را به خود اختصاص می دهد و نظر به حجم بالای درس ها و خستگی ناشی از امتحان 36 روز دیگر باقی می ماند
۸- تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دسته کم 30 روز در سال است مگر می توان در این اعیاد وقت را به مطالعه گذراند ؟؟ پس 6 روزه دیگر باقی می ماند.
۹- در سال حداقل 3 روز به بیماری می گذرد و سه روز باقی می ماند.
۱۰- سینما روفتن و ورزش کردن و سایر امور شخصی هم لا اقل 2 روز از سال را پر می کند پی فقط یک روزه دیگر باقی است
۱۱- یک روزه باقی مانده هم همان روزه تولد شماست و چگونه می توان در آن روزه بخصوص درس خواند !!!!! پس داوطلب (!!) نمی تواند امیدی برای قبولی در دانشگاه داشته باشد.

۳ نظر ۱۵ شهریور ۹۰ ، ۰۱:۵۱
شهادت
تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی(ره) –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است؛ شما هر لعنی که به دشمنان اسلام بکنید، این قدر جگرشان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای». 

سید مصطفی میرمحمدی در وبلاگ «خاکریزیسم» با اشاره به تحلیل یکی از چهره های سیاسی و صاحب نظران مسایل استراتژیک پیرامون لزوم استفاده از لفظ «امام» برای حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معم انقلاب اسلامی، نوشت:
غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
*
اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیا شد.
*
ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».
*
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود امام امت اسلامی که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
*
یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
*
شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه‌ی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
*
امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
*
امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
*
وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسی‌ها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
*
اما کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.
*
در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!
*
پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.
*
تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی –که رأس آن‌ها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.
*
شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».
*
مشکلی که هست هم این است که همه می‌گویند «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم! صداوسیما می‌گوید ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم! روحانیون می‌گویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد می‌گویند وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
*
بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
*
آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنه‌ای! ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!
*
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.
منبع : http://www.jahannews.com
۵ نظر ۰۸ شهریور ۹۰ ، ۱۶:۳۷
شهادت
این حرکت جدید ما نیز در منطقه نه صرفا به عنوان یک حضور سمبلیک و صورى است، بلکه حضور ما در این منطقه، عمل نیز در پى دارد. با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد و عملیات‏مان را علیه آنها شروع خواهیم کرد. هر کس با ماست؛ بسم‏ الله! هر کس با ما نیست، خداحافظ!

متن زیر، آخرین سخنرانی سردار شهید حاج احمد متوسلیان برای قوای محمد رسول الله در پادگان زبدانی واقع در خارج از شهر دمشق است.کمتر از ده روز پس از ایراد این سخنان، حاج احمد در جاده طرابلس به بیروت به همراه ۳ تن از همراهانش به اسارت مزدوران مسیحی رژیم صهیونیستی در آمد.

۱ نظر ۰۳ شهریور ۹۰ ، ۱۷:۱۶
شهادت

سومالی از چه چیز رنج می‌برد


درحالی سازمان ملل متحد کشور سومالی را "منطقه قحطی‌زده " اعلام کرد که به جز عوامل جغرافیایی؛ نبود دولت مرکزی و جنگ‌های داخلی دو دهه‌ای این بحران را بیش از پیش تشدید کرده است.


سومالی از چه چیز رنج می‌برد

99 درصد مردم سومالی مسلمان‌ هستند

"سومالی " کشوری در شرق قاره آفریقا و پایتخت آن "موگادیشو " است. سومالی یک کشور ساحلی است که در منطقه شاخ آفریقا و در شرق آفریقا واقع شده ‌است. این کشور بیشترین مساحت منطقه استراتژیک شاخ آفریقا را به خود اختصاص داده و با 637 هزار کیلومتر مربع مساحت، در غرب اقیانوس هند قرار دارد، اما یکی از کشورهایی است که بیشترین شمار افراد آواره و بی‌خانمان را در سطح جهان دارد.

معادن سومالی شامل: سنگ آهن، ژیپس و اورانیوم است، اما به علت عقب‌ماندگی تکنولوژی و عدم وجود امکانات و کارشناسان فنی، از این معدن بهره‌برداری نمی‌شود.

سومالی حدود 10 میلیون نفر سکنه دارد که 99 درصد آنها مسلمان‌ هستند. نژاد ساکنان آن سیاه و سفید (سامی) است و به زبان سومالیایی و عربی سخن می‌گویند.

سومالی یکی از بالاترین میانگین‌های مرگ و میر کودکان جهان را داراست، 10 درصد کودکان هنگام تولد و 25 درصد کودکانی که هنگام تولد جان سالم بدر‌برده‌اند، قبل از رسیدن به 5 سال از دنیا می‌روند. سومالی از لحاظ مبتلایان به ویروس اچ آی وی/ایدز کمترین درصد در آفریقا و جهان را داراست.

۱ نظر ۲۸ مرداد ۹۰ ، ۱۴:۱۳
شهادت
از اعمال ماه مبارک رمضان دعا است و ادعیه‌ای نیز برای این ماه مبارک سفارش شده است. چه بهتر که دعاهای مومنین در این ماه مبارک با شرط مذکور به جا آورده شود، تا انشاالله مستجاب شود

 حضرت آیةالله بهجت، رضوان‌الله تعالی علیه، از شاگردان حضرت آیة‌الله قاضی، رضوان تعالی الله علیه در عرفان بودند و دستورات و تاکیدات عرفانی ایشان، از قابل اعتمادترین دستوراتی است که در دست ماست. مخاطبین محترم آن‌قدر از کرامات ایشان شنیده‌اند که نیازی به تکرار این مکرر نباشد.

از این فخر عالم تشیع سوال شد که چرا این همه دعا می‌کنیم و مستجاب نمی‌شود؟ بهجت عارفان و سالکان در پاسخ فرمودند: "زیرا استجابت دعا شرطش توبه است، لذا ملائکه می‌گویند: این مشروط (دعا) را با شرطش (توبه) چرا به جا نمی‌آورید تا مستحاب شود؟ و چرا دعای تائب و دعای با توبه نمی‌‌‌‌کنید؟!" (به نقل از کتاب پرسش‌های شما و پاسخ‌های آیةالله بهجت، جلد اول)

از اعمال ماه مبارک رمضان دعا است و ادعیه‌ای نیز برای این ماه مبارک سفارش شده است. چه بهتر که دعاهای مومنین در این ماه مبارک با شرط مذکور به جا آورده شود، تا انشاالله مستجاب شود. البته توبه نیز خود شرایطی دارد که در روایات دیگر تشریح شده است.
۰ نظر ۱۱ مرداد ۹۰ ، ۱۶:۰۶
شهادت

بسم الرب الشهدا والصدیقین


مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری |

امام زمان(عج)، مهدویت و مباحث مربوط به آخر الزمان 


مقدّمه
بحث انتظار و ظهور مهدی موعود ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ از ابعاد گوناگونی مورد چالش قرار گرفته‌ است؛ از جمله:
1. مهم‌ترین فلسفه‌ای که برای تحقّق قیام مهدی برشمرده‌اند، تحقّق عدالت فراگیر و گسترده است. با توجّه به این‌که یکی از علل ضرورت معاد نیز همین ضرورت تحقّق کامل است و با توجّه به این‌که دنیا فقط دارگذر، و اصل و مقصد نهایی، آخرت است، دیگر تحقّق عدالت فراگیر در دنیا چه ضرورتی دارد و چرا باید در این دنیا انتظارِ عدالت داشته باشیم؟
2. در آیات و احادیث برای برخی اعمال جایگاه خاصی قائل شده‌اند: نماز ستون دین دانسته شده، و امربه معروف و نهی از منکر، مایه قوامِ بقیه احکام، و... . در این میان انتظار فرج، افضل اعمال شمرده شده است. چرا انتظار، چنین جایگاهی دارد؟ به ویژه اگر توجّه کنیم که در بقیه موارد، فعل ایجابی و اقدام صورت می‌گیرد؛ اما ظاهراً انتظار، فعل سلبی و اقدام نکردن و منتظر ماندن است. چگونه کاری نکردن مهم‌ترین و برترین کار دانسته شده است؟
3. یکی از مباحثی که امروزه جدّی مطرح می‌شود، بحث جهانی‌شدن است و می‌دانیم حکومت مهدی(عج) نیز حکومت جهانی است. قیام او فلسفه‌ای جهانی دارد و الگوی اسلامی جهانی‌شدن را می‌توان همان حکومت مهدی(عج) دانست. اگر از این زاویه نگریسته شود، آیا جهانی‌شدن رنگ و بوی دیگری نخواهد گرفت و در آن صورت، وظیفه ما در قبال آن‌چه امروزه به صورت جهانی‌شدن مطرح شده، چیست؟
گذشته از این‌گونه پرسش‌ها که در خصوص اصل مهدویت و انتظار مطرح است، خود مفهوم انتظار، در درون خود نیز با چالش‌هایی جدّی مواجه است که شاید مهم‌ترین آن‌ها این باشد که با توجه به این‌که در احادیث آمده ظهور، زمانی رخ می‌دهد که جهان پر از ظلم شده باشد، آیا هرگونه تلاش اصلاحی عملاً ظهور را به تاخیر نمی‌اندازد؟ اگر باید منتظر ظهور بود، پس باید از اقدامات اصلاحی دست برداشت و این به معنای نفی وظایف اجتماعی است که در دین بر دوش انسان گذاشته شده است (نظیر امر به معروف و نهی از منکر)، و اگر قرار است به آن وظایف عمل کنیم، دیگر چگونه می‌توان منتظر بود؟ به بیان دیگر اگر قرار است سیر بشر با این اصلاحات ما، سیر تکاملی باشد، این سیر به همین ترتیب به آخر می‌رسد و دیگر چه نیازی به ظهور مهدی؟
این‌ها و سؤالاتی از این دست، نگاهی دوباره و عمیق به مسأله مهدویت در اسلام را می‌طلبد که می‌توان کلّ مسأله را در این جمله خلاصه کرد: از ما خواسته شده: انتظار ظهور و قیام مهدی(عج) را داشته باشیم،‌ و مسأله ما این است که چرا و چگونه؟
در این مقاله قصد داریم با استفاده از اندیشه‌های شهید مرتضی مطهری پاسخ این سؤال را به دست آوریم.
سؤال از چرایی، دوگونه پاسخ می‌تواند داشته باشد: یک بار، سؤال چرایی، سؤال از علل شیء است و این‌جا باید به تبیین فلسفه مهدویت پرداخت؛ یعنی سؤال از این‌که چرا باید منتظر بود، به این برمی‌گردد که چرا قیام مهدی ضرورت دارد که انتظار آن ضرورت داشته باشد؟ پاسخ دیگر، پاسخ از طریق نتایج (معلولات شیء) است؛ یعنی باید منتظر بود؛ زیرا منتظر بودن، این آثار را برای ما به همراه دارد؛ امّا بحث از چگونگی، بین این دو نحوه چرایی قرار می‌گیرد. این بحث از طرفی متفرّع بر فلسفه مهدویت است؛ زیرا برای معلوم شدن چگونگی انتظار ابتدا باید متعلَّق آن معلوم شود. روشن است که انتظار حمله دشمن را داشتن، چگونگی‌ای غیر از انتظار ورود میهمان داشتن را اقتضا می‌کند. این‌جا پس از شناخت ضرورت و فلسفه قیام موعود جهانی است که می‌توان به این پرداخت که این قیام چگونه تحوّلی در تاریخ و جامعه بشری است و چگونه انتظاری را از ما می‌طلبد. از طرف دیگر، زمانی می‌توان سخن از آثار و نتایج این انتظار به میان آورد که چگونگی این انتظار معلوم شده باشد تا بگوییم چنین انتظاری چنان ثمره‌ای خواهد داشت.
بدین ترتیب بحث را در سه بخش ادامه می‌دهیم: در بخش اوّل (فلسفه مهدویت و ضرورت انتظار) و سوم (ثمرات انتظار)، درباره چرایی انتظار سخن خواهیم گفت و در بخش دوم (نحوه انتظار و وظیفه ما) در خصوص چگونگی آن.

۰ نظر ۱۲ خرداد ۹۰ ، ۱۶:۵۷
شهادت

 به نام خدا

جنگ، امروز کجاست؟

وقتی وارد دانشگاه شدم، همان مشکلاتی را که اکثر دانشجویان دارند، داشتم و علاوه بر آن مشکلاتی دیگر. آتشی هم درونم را می‌سوزاند که هنوز هم آرامم نمی‌گذارد. مهمترین مشکلی که تو را هم درگیر کرده است و یا به زودی درگیرت می‌کند، مرا هم مبتلا کرده بود. نمی‌توانم بگویم چه مساله‌ای، اما اگر مبتلا شده باشی می‌دانی چه می‌گویم. فکر می‌کردم که چه کنم؟ چقدر سخت و خوب بود! نمی‌دانستم دانشگاه کجاست و این بچه‌ها کی‌اند؟ و هر چیزی به سرگردانی من دامن می‌زد. این لطف را خدا به من کرده بود که وقتی فشارها اذیتم می‌کرد نزد خدا می‌رفتم، از رنج‌ها به راه خدا و یاد خدا و دعا پناه می‌بردم، دردها بی‌ربط یا با ربط مرا به این نتیجه می‌رساند که جدی‌تر به سمت خدا بروم. اردوی جنوب بیچاره‌ام کرد. آتش درونم را شعله‌ورتر کرد، برگشتیم دانشگاه. خب حالا باید صبح‌ها بیدار می‌شدیم. می‌رفتیم سر کلاس، مسجد، نهار، بعد بعضی اتاق، بعضی‌ها کار دیگر، بعضی‌ها چایی، بعضی گعده، بعضی سالن مطالعه... .

۰ نظر ۱۲ خرداد ۹۰ ، ۱۶:۵۳
شهادت