ابرارین

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قدر» ثبت شده است

4_حرکت،قدر انسان

مطرح شدکه ما فطرت خود وقدر اندازه های خود وشناخت نیازها به ضرورت حرکت پی می بریم وبا احساس کردن این ضرورت حرکت عظیم خود را شروع می کنیم.

مشکل مهمتر وجدی تراین جاست ویک هشدار این جا نیازمند هست که اگر فقط بشنوید وبعد هم اگر شناختید و حرکت نکردید مشکلی پیش نیاید! کسانی که به اندازه تمامی عمرشان آگاهی به دست آورده اند ولی به اندازه یک لحظه گامی برنداشته اند بدانند که همین آگاهی ها ،زنجیر پایشان می شوند وباید کوهی از معلومات را بدوش خود حمل کنند وخسته وشکسته شوند.پس حقیقتا باید راه بیفتیم.

شاید از این بترسیم که راه بلد نیستیم یا اینکه می ترسیم اشتباهات زیادی داشته باشیم ولی حقیقت آن است  که انسانی که در حرکت است به هدایت می رسد و انسان هایی که دچار سکون شده اند ومانده اند می گندند حتی اگر سرمایه ی سرشاری در وجودشان باشد.

 

افرادی چون طلحه و زبیر با وجود سرمایه هایشان به خاطر سکون توقفی که داشته اند خراب شدند وکسی چون سلمان که زرتشتی است،چون در حرکت است وآرام ننشسته به اسلام می رسد.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم      موجیم که آسودگی ما عدم ماست

اگر به همین موضعی که داریم دل خوش کنیم و همین زندگی ،همین تلاوت تکرار ،همین رفت وآمدها وهمین انس ها مارا تامین کند،

دیگر حرکتی نخواهیم داشت.ولی اگر حس کنیم در جایی که هستیم،نمی توانیم بایستیم وآنقدر که خودمان را ساخته ایم کافی نیست،آن وقت ثمره خودشناسی ،خودسازی خواهد بود.

اگر کسی بخواهد سه متر به هوا بپرد پایش را به همان اندازه قوی می کند ولی کسی که می خواهد هزار متر بالا بپرد قدرت بیشتر وآماده سازی بیشتری احتیاج دارد.

بدین ترتیب هر چقدر که وسعت وجودی وحرکت مان را درک کرده باشیم اهمیت خودسازی همه جانبه روحی وجسمی برایمان شدیدتر می شود.

نکته مهم اینجاست که انسان هایی می توانند در سطح جامعه دگرگونی وانقلاب ایجاد کنند که قبل از آن،در خودشان انقلابی ایجاد کرده باشند وگرنه هر نوع انقلاب ودگرگونی به جایی منتهی نمی شود و هر حرکتی شکست پذیر است.

باشد که از راه افتاده ها باشیم نه از نشسته ها!!!    آمین....

ادامه دارد....

۰ نظر ۲۷ شهریور ۹۱ ، ۱۶:۳۵
شهادت